می دانم....
نمی دانم محبت را بر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود...
بر چه گلی بنویسم که هرگز پرپر نشود ....
بر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود...
به چه آبی بنویسم که هرگز گل نشود...
وبر چه قلبی بنویسم که هر گز سنگ نشود...؟!!!
امشب صفای گریه ی من
سیلاب ابرهای بهاران است
این گریه نیست
ریزش باران است
آواز میدهم:
آیا کسی مرا
از ساحل سپیده ی شبها صدا زد ؟
................................................
از گم شدن همه می ترسیدم
اما زیبا ترین روز زندگی ام
روزی بود که…
با تو در میانه جنگل
گم شدم
.....................................
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
jojosoolmati
و آدرس
jojosoolmati.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.